دوقطبی

دوقطبی


در این مقاله قصد دارم به معرفی کامل اختلال دوقطبی، نشانه‌ها، انواع، درمان و همچنین سوالات پر تکرار در مورد این اختلال بپردازم. در آخرین مقاله می‌توانید ویدیویی که در این مورد ساخته‌ام را مشاهده کنید.

اختلال دوقطبی یا Bipolar Disorder همانطور که اسم آن نشان می‌دهد، دارای دو دوره یا دو فاز است. یک دوره با خُلق و انرژی بسیار پایین به نام افسردگی و یک دوره با خُلق و انرژی بسیار بالا به نام شیدایی یا مانیا Mania(به صورت هیپومانیا Hypomania یا نیمه‌شیدایی هم می‌تواند باشد که همان دوره شیدایی با علائم خفیف‌تر است) که به طور منظم و عود کننده و همچنین ناگهانی حال فرد بین این دو دوره تغییر می‌کند.

نشانه های اختلال دوقطبی چیست؟

با توجه به داشتن دو دوره متفاوت در این اختلال، نشانه‌ها هم شامل دو دسته متفاوت می‌شوند.

نشانه های دوره شیدایی

  • انرژی بسیار زیاد
  • خلق و خوی بالا
  • تحریک پذیری
  • اعتماد به نفس بالا
  • انجام رفتارهای خطرناک و ریسک‌پذیر مانند رانندگی سریع
  • ولخرجی و خریدهای بی‌مورد
  • میل جنسی بسیار بالا
  • نیاز کم به خواب
  • برنامه ریزی و هدف‌گذاری برای کارها
  • پرحرفی
  • رفتارهای اغواگرانه و پرخطر جنسی

نشانه های دوره افسردگی

  • احساس غم و تنهایی
  • پوچی و ناامیدی
  • خستگی مفرط
  • فقدان علاقه در انجام کارهای معمول
  • کاهش اعتماد به نفس و عزت نفس
  • افکار خودکشی و فکر به مرگ
  • اختلال در تمرکز و حافظه
  • تغییر وزن‌های ناگهانی

انواع اختلال دوقطبی

اختلال دوقطبی دارای 3 نوع است که هر کدام را توضیح خواهم داد:

دوقطبی نوع اول

این نوع اختلال دوقطبی شامل حداقل یک دوره شیدایی است. دوره‌های شیدایی ممکن است هفت روز یا بیشتر طول بکشد یا به اندازه‌ای شدید باشد که فرد نیاز به مراقبت داشته باشد. افراد معمولاً دوره‌های افسردگی را نیز تجربه می‌کنند اما ممکن است دوره‌های مختلط نیز داشته باشند که در آن افسردگی و شیدایی را همزمان تجربه می‌کنند.

دوقطبی نوع دوم

فرد در دوقطبی نوع دوم یک دوره هیپومانیا یا نیمه شیدایی(نشانه‌های خفیف‌تر از شیدایی) و یک دوره افسردگی اساسی را تجربه می‌کند. این نوع اختلال دوقطبی با دوره‌های افسردگی و هیپومانا Hypomania (دوره‌های شیدایی خفیف) بدون دوره‌های شیدایی کامل مشخص می‌شود. این نوع شامل یک دوره افسردگی است که حداقل دو هفته طول می‌کشد و یک دوره هیپومانیا که حداقل چهار روز طول می‌کشد. در طول دوره‌های هیپومانیک، افراد علائم شیدایی را دارند اما اختلالی در زندگی آن‌ها بوجود نمی‌آید.

 اختلال خلق ادواری یا اختلال سیکلوتیمیک

این اختلال همراه با دوره‌های نوسانی بین هیپومانیا و علائم افسردگی است. این علائم ممکن است خفیف‌تر باشند اما طولانی مدت هستند و حداقل به مدت دو سال ادامه می‌یابند؛ اما معیارهای لازم برای تشخیص، به‌عنوان دوره هیپومانیک یا افسردگی را ندارند. افرادی که دارای اختلال سیکلوتایمیک هستند ممکن است در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به اختلال دوقطبی در آینده باشند.

علت شکل گیری اختلال دوقطبی

هم عوامل ژنتیکی و هم عوامل محیطی می توانند در بروز اختلال دوقطبی نقش داشته باشند. در نتیجه، علل از فردی به فرد دیگر متفاوت است. در حالی که این اختلال می‌تواند به صورت وراثتی باشد، اما تا به امروز به طور قطعی ژن خاصی را که خطر ابتلا به این بیماری را افزایش دهد، شناسایی نکرده‌اند. شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد سن بالای پدر در زمان لقاح می‌تواند احتمال جهش‌های ژنتیکی جدیدی را که زمینه‌ساز آسیب‌پذیری است، افزایش دهد. مطالعات تصویربرداری نشان داده است که ممکن است تفاوت‌هایی در ساختار و عملکرد نواحی خاصی از مغز وجود داشته باشد اما هیچ تفاوتی به طور مداوم یافت نشده است.

اتفاقات مهم زندگی از جمله انواع مختلف تروماها و اتفاقات آسیب‌زای دوران کودکی در تحریک اختلال دوقطبی تاثیر گذار است. محققان به این نتیجه رسیده‌اند که به محض بروز اختلال دوقطبی، اتفاقات زندگی می‌توانند در عود آن را تسریع ببخشند.

آیا علت اختلال دوقطبی ژنتیکی است؟

DSM-5 بیان می کند: «سابقه خانوادگی، قوی‌ترین و ثابت‌ترین عامل برای اختلال دوقطبی است. این خطر برای کسانی که یکی از خویشاوندان مبتلا به دوقطبی نوع یک یانوع دو دارند 10 برابر بیشتر است . به عنوان مثال، اگر فردی در خانواده، به ویژه افراد درجه یک، تغییرات خلقی شدید، رفتارهای شدید نامنظم، یا تحریک پذیری بالا و به دنبال آن غم و اندوه عمیق را تجربه کرده باشد، امکان بروز اختلال دوقطبی در فرد وجود دارد.

آیا آسیب تروماتیک مغز می‌تواند باعث اختلال دوقطبی شود؟

برخی از افراد مبتلا به آسیب‌های مغزی تروماتیک (TBI)  به عنوان مثال به دلیل تصادف رانندگی یا آسیب ورزشی – سطوح بالایی از اضطراب ، افسردگی و نوسانات خلقی را تجربه می‌کنند. بر این اساس یک مطالعه در دانمارک بر روی بیش از 100000 نفر با آسیب سر ، احتمال ابتلا به بیماری روانی در افراد مبتلا به TBI چهار برابر بیشتر است. افراد مبتلا به TBI  28درصد بیشتر در معرض ابتلا به اختلال دوقطبی، 59 درصد بیشتر به افسردگی و 65 درصد بیشتر در معرض ابتلا به اسکیزوفرنی هستند.

آیا استرس می‌تواند باعث اختلال دوقطبی شود؟

اختلال دوقطبی ریشه‌های بیولوژیکی دارد، اما تجربیات زندگی ممکن است باعث تحریک یا تشدید آن شود. بسیاری از بیماران برای اولین دوره اختلال دوقطبی خود از یک محرک روانی اجتماعی خاص مانند جدایی، آسیب های خانوادگی، مصرف مواد یا دوره استرس استفاده می کنند . آگاهی از این عوامل هم برای شناسایی و هم برای درمان دوقطبی مهم است.

درمان اختلال دوقطبی

درمان دوقطبی

دارو درمانی

از آنجایی که اختلال دوقطبی یک بیماری عود کننده است، درمان طولانی مدت ضروری است. داروهای تثبیت کننده خلق معمولا برای جلوگیری از نوسانات خلقی تجویز می‌شوند. لیتیوم شاید شناخته‌شده‌ترین تثبیت‌کننده خلق‌وخو باشد، اما داروهای جدیدتر مانند لاموتریژین نشان داده‌اند که عوارض جانبی کمتری ایجاد می‌کنند در حالی که اغلب نیاز به داروهای ضد افسردگی را برطرف می‌کنند. استفاده از داروهای ضد افسردگی به تنهایی می‌تواند شیدایی را تشدید کند و ممکن است چرخه خلق‌وخو را تسریع کند. تحت کنترل گرفتن طیف کامل علائم ممکن است به داروهای دیگری نیز نیاز داشته باشد.

تغذیه

رویکردهای تغذیه‌ای نیز ارزش درمانی دارند. مطالعات نشان می‌دهد که اسیدهای چرب امگا3  ممکن است به کاهش تعداد یا دوز داروهای مورد نیاز کمک کند. اسیدهای چرب امگا 3 در عملکرد تمام سلول های مغز نقش دارند و در ساختار غشای سلولی مغز گنجانده می‌شوند.

روان درمانی

مشکلات کار و رابطه می تواند علت و معلول دوره‌های دوقطبی باشد و ارزش روان درمانی را مهم می‌کنند. مطالعات نشان می‌دهد که روان درمانی تعداد دوره‌های خلقی را که بیماران تجربه می‌کنند کاهش می‌دهد. هچنین با آموزش‌های مهارت‌های فردی کمک می‌کند،فرد را از فراز و نشیب‌های روزمره ناشی از دوره‌های این اختلال دور نگه دارد.

چه نوع درمانی می تواند اختلال دوقطبی را درمان کند؟

علاوه بر درمان دارویی، درمان جزء مهمی از درمان اختلال دوقطبی است. درمان‌های مبتنی بر شواهد شامل درمان شناختی رفتاری  که به بیماران کمک می‌کند تا افکار مضر یا غیرمنطقی را برای تغییر خلق و خو و رفتارشان اصلاح کنند – و همچنین درمان بین‌فردی، درمان خانواده‌محور، و رویکردهای روان‌آموزشی است. درمان خانواده محور ممکن است به ویژه برای کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال دوقطبی مفید باشد.

روان درمان چگونه اختلال دوقطبی را درمان می کند؟

روان درمانی از طریق مسیرهای مختلف به درمان اختلال دوقطبی کمک می‌کند، آموزش و آگاهی روانی برای بهبود انطباق با  تاثیرات دارو، مهارت‌های مقابله با چالش‌های زندگی با این بیماری، درمان‌های سبک زندگی، ارتباط با عزیزان برای حمایت بیشتر،کمک فوری برای بحران‌هایی که ممکن است باعث یک دوره شیدایی یا افسردگی شود، ارائه می‌دهد. بیماران با اهداف متفاوتی به سراغ روان درمانی می‌روند، بنابراین یک درمانگر باید بیماران را تشویق کند تا اهدافشان از درمان و زندگی را به اشتراک بگذارند و برای یافتن رویکرد مناسب همکاری مشترک داشته باشند.

روانپزشکان چگونه تعیین می کنند که کدام دارو را تجویز کنند؟

افراد مبتلا به اختلال دوقطبی معمولاً به دارو نیاز دارند، اما انتخاب دارو یا ترکیب دارویی مناسب اغلب نیاز به آزمون و خطا دارد. برای تعیین درمان مناسب، روانپزشک ممکن است با دوز کم شروع کند و به تدریج بر اساس پاسخ و تحمل بیمار آن را افزایش دهد. آنها به دنبال بازخورد از بیمار خواهند بود و هر بار یک دارو را برای یافتن بهترین دارو تجویز می کنند.

افراد مبتلا به اختلال دوقطبی چگونه عوارض جانبی دارو را مدیریت می‌کنند؟

بیماران ممکن است عوارض جانبی دشواری مانند خستگی، افزایش وزن و حالت تهوع را تجربه کنند. تغییرات سبک زندگی می‌تواند به مدیریت این علائم کمک کند . بیماران با ورزش منظم، رژیم غذایی سالم و برنامه خواب منظم با عوارض جانبی داروها مقابله کنند همچنین حمایت‌های اجتماعی نیز بسیار کمک کننده هستند.

به اشتراک گذاشتن نگرانی ها در مورد دارو در درمان مهم است تا بیماران و پزشکان بتوانند بهترین مسیر رو به جلو را تعیین کنند. اگر یک دارو خوب عمل نکرده باشد، ممکن است گزینه‌های دیگری برای بررسی وجود داشته باشد. اگر نگرانی‌هایی در مورد انگ داروی روانپزشکی یا ترس از از دست دادن بعضی از هیجانات و احساسات وجود دارد، یک درمانگر می‌تواند حمایت و پیگری و تجارب خود را در اختیار فرد می‌گذارد.

زندگی با اختلال دوقطبی

اختلال دوقطبی می‌تواند اهداف و روابط فرد را تخریب کند. اما همراه با مراقبت‌های پزشکی مناسب، مبتلایان می‌توانند مهارت‌ها و استراتژی‌های مقابله را بیاموزند تا زندگی خود را در مسیر درست نگه دارند.  در حالی که اکثر مبتلایان این اختلال را بسیار سخت می‌دانند، برخی از نقش آن در زندگی خود قدردانی می‌کنند و برخی دیگر حتی آن را سبب ساز خلاقیت بیشتر خود می‌دانند.

در حالی که درمان اختلال دوقطبی سخت است، نوسانات خلقی می‌توانند با یک تثبیت کننده خلق، به تنهایی یا همراه با سایر داروها به تعویق بیفتند یا از آن جلوگیری کنند. روان درمانی یک مکمل مهم برای دارودرمانی است، به ویژه برای مقابله با مشکلات شغلی و روابط که معمولاً با این اختلال همراه است. متخصصان به خوبی می‌دانند که هیچ درمان یکسانی برای همه وجود ندارد، فردی که برای اولین بار دچار شیدایی می‌شود، مانند فردی که یک دهه با بیماری دوقطبی زندگی کرده است، نخواهد بود.

 

آیا مصرف داروها سبب از بین رفتن خلاقیت افراد مبتلا به اختلال دوقطبی می‌شود؟

ترس از دست دادن خلاقیت، بهره‌وری و احساس هویت می‌تواند افراد را از درخواست کمک باز دارد. اما غفلت از درمان برای حفظ انرژی شیدایی اغلب منجر به مشکلاتی می‌شود که می‌تواند هر جنبه‌ای از رفاه فرد را تهدید کند.

یک درمانگر می‌تواند این نگرانی‌ها را برطرف کند و خلاقیت را دوباره تعریف کند. افزایش شدید انرژی در دوره شیدایی، گاهی اوقات با خلاقیت اشتباه گرفته می‌شود در حالی که فقط تخلیه بی‌نظم و بی‌پروای انرژی است. شیدایی می‌تواند فرد را فریب دهد تا باور کند مهارت‌هایش بیشتر از چیزی است که واقعاً هستند. یک درمانگر می‌تواند به فرد مبتلا به دوقطبی کمک کند تا پس از تثبیت خلق و خو مهار کند به طور پیوسته توانایی های خلاقانه خود را با یک استراتژی سازمان یافته و جدول زمانی برای دستیابی به اهداف خود ایجاد کند.

آیا اختلال دوقطبی بر مذهب و معنویت تأثیر می‌گذارد؟

بسیاری از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی، بیش از حد دینداری را در طول شیدایی تجربه می کنند.  15% تا 20% از مبتلایان به شیدایی دوقطبی در ایالات متحده دچار هذیان‌های مذهبی می‌شوند، مانند فکر اینکه شیاطین آنها را تماشا می‌کنند یا اینکه مسیح دوباره متولد شده است.

پدیده پیچیده معنویت شامل شبکه‌هایی از چندین ناحیه مغز است. بخش‌هایی از لوب آهیانه با احساس تعالی معنوی همراه است، بخش‌هایی از قشر گیجگاهی و پیشانی در ذخیره و بازیابی باورهای مذهبی در حافظه نقش دارند و بخش‌هایی از لوب پیشانی و ساختارهای لیمبیک مسئول عقلانی و عاطفی هستند. جنبه های اعتقادات دینی سطح دوپامین در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی ممکن است در افزایش تجربیات مذهبی و معنوی نقش داشته باشد.

 

آیا اختلال دوقطبی مزایایی دارد؟

تجربه اختلال دوقطبی می‌تواند بین افراد متفاوت باشد. در حالی که جمعیت عظیمی که این اختلال را دارند نادیده گرفته می‌شود، برخی از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی معتقدند که این بیماری مزایای خاصی مانند خلاقیت، انگیزه و رهبری را به همراه دارد. اغلب برای نشان دادن ارتباط بین نبوغ و اختلال‌های روانی از چهره های معروفی مانند ونسان ون گوگ، وینستون چرچیل و اخیراً کانیه وست نام برده می شود.

باور غلط در مورد افراد مبتلا به دوقطبی

یکی از تصورات غلط رایج در مورد اختلال دوقطبی این است که دوره شیدایی همیشه “خوب” است زیرا بهتر از افسردگی است. اما افراد در یک دوره شیدایی اغلب کارهای بی‌فکر یا احمقانه‌ای انجام می‌دهند، اشتباه می‌کنند و به دیگران صدمه می زنند.  دیگر فکر می‌کنند که اعمال و رفتار افراد مبتلا در دوره های شیدایی کاملاً داوطلبانه است، اما فرد مبتلا کنترل کاملی بر رفتارهای خود ندارد.

منابع:

1 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سوالی ندارید؟