آیا شما قهرمان، شخصیت اصلی و ستاره زندگی خود هستید؟ آیا داستان شما حول محور شما میچرخد یا نقشهای اصلی را به افراد دیگر زندگی خود مانند والدین، شریک زندگی، فرزند یا دوست میسپارید؟
درست مانند یک درام، فیلم و رمان اگر نقش خود را به کسی که یک نقش مکمل است بسپارید، قدرت کنترل را از دست میدهید که در هر موقعیتی به طور واقعی چه کاری انجام دهید. در نتیجه، رفتار خود را بر اساس نیازهای هر کسی که در نقش قهرمان قرار میدهید تغییر میدهید.
اغلب جذاب است که افراد دیگر را به قهرمان زندگی و شخصیت اصلی داستانهای خود تبدیل کنیم زیرا مسئولیت و وظایف کارها را به دوش دیگری دادهایم و تبدیل به یک فرد وابسته میشویم. افراد وابسته، ارزش، هدفمندی و حرکت خود را با خدمت به نیازهای دیگران مییابند. آنها در داستان زندگی خود نقش یک شخصیت فرعی را بر عهده می گیرند و اصالت خود را از دست میدهند .
من مراجعانم را تشویق میکنم که به عنوان قهرمان داستان احساس راحتی بیشتری کنند، حتی اگر مسئولیت کارگردانی داستان خود را بپذیرند. بنابراین، اگر شما در آن دسته قرار میگیرید که با داشتن مسئولتها مشکل داشتهاید و تا به امروز نقش اصلی داستان خود را به یک فرد دیگر دادهاید، من چهار تکنیک ساده را گردآوری کردهام تا به شما کمک کند در کنترل روایت خود راحتتر شوید.
1. انتخاب مسیر خود
ممکن است شما را به چالش بکشد، اما راه خود را عاقلانه انتخاب کنید و مسیری را انتخاب کنید که احساس میکنید برای شما بهترین است. بر اساس بهترین اطلاعات موجود تصمیم خود را بگیرید. به انتخابهای خود وفادار باشید حتی اگر انتخاب شما، از شما خواستهاند مسیر خود را تغییر دهید. با این کار موقعیت قهرمان داستان را در روایت خود حفظ خواهید کرد.
2. بیتوجهی به ناراحتی دیگران
دیگران ممکن است شما را از مسیرتان منصرف کنند، زیرا برخلاف نظرات آنها برای زندگی شما باشد یا ممکن است احساس کنند که شما در معرض خطر یک گام اشتباه هستید و میخواهند شما را از قبل از این اتفاق نجات دهند. به یاد داشته باشید، شما در حال نوشتن داستان خود هستید. مراقب باشید و اجازه ندهید شخصیتهای فرعی داستان شما را اصلاح کنند.
3. تصحیح مسیر
تحقیقات نشان میدهد که افراد در طول زندگی خود چندین بار مسیر خود را تغییر میدهند، بنابراین در مواقعی که نیاز به تغییر مسیر دارید، با خود مهربان باشید. باور کنید که میتوانید با صبر و تحمل، ناامیدی که در زمان تغییر مسیرتان بوجود میآید کنار بیایید و استقامت کنید. تسلیم نشوید یا در داستان زندگی دیگران ادغام نشوید زیرا داستان شما چالش برانگیز می شود.
4. ندانستن
برای اینکه یک مسیر واقعی و ارگانیک آشکار شود، باید دورههایی از ندانستن را در نظر بگیرید. این بخش مهمی از انطباق و ادغام تغییرات در زندگی شما با بلوغ است. پایدار بودن در مورد برنامه اصلی زندگی، توانایی ماندن شخصیت اصلی را داستان خود را به شما میدهد. حتی اگر همیشه از قدم بعدی در مسیر خود مطمئن نیستید، باور داشته باشید که میتوانید از پس این کار بربیاید.
ما فقط یکبار زندگی میکنیم. آیا ما نباید قهرمان زندگی خود باشیم؟ افرادی که زندگی خود را آنگونه که دوست دارند مدیریت میکنند، کمتر احتمال دارد که با حسرت به آن نگاه کنند. اشکالی ندارد که در داستان خود شخصیتهای حمایت کننده داشته باشید فقط کسی را برای ایفای نقش خود انتخاب نکنید.
بدون دیدگاه