طرحواره رهاشدگی یکی از شایعترین طرحوارهها است. این طرحواره در حوزه اول طرحوارهها است که در اثر تامین نشدن اساسیترین نیازهای فرد یعنی نیاز به امنیت، پذیرش، محبت، عشق، تعلق خاطر، احترام، همدلی، درک و راهنمایی در سالهای اولیه فرد شکل میگیرد. در این مقاله به تعریف طرحواره رهاشدگی، دلایل شکلگیری، ویژگی این افراد، انواع آن، نوع روابطشان و راه تشخیص این افراد و درمان آن میپردازم.
آگاهی بیشتر در مورد طرحواره و انواع طرحوارهها
افراد دارای طرحواره رهاشدگی اعتقاد دارند که روابطشان با افراد مهم زندگی، ثبات چندانی ندارد، احساس میکنند که افراد مهم زندگی در کنار آنها نمیمانند و فقط چند صباحی به طور موقت در کنار آنها خواهند بود. افراد مهم یا او را رها میکنند یا میمیرند. خلاصه او یک روزی، آنها را از دست خواهد داد و تنها خواهد ماند. او به این درک میرسد که افراد مهم زندگیاش حمایت عاطفی، تشویق و محافظت خود را نمیتوانند ادامه بدهند. دلیل این امر میتواند فوت کردن و یا علاقمند شدن به فرد دیگری باشد. بنابراین فرد همیشه انتظار ترک شدن را دارد .
این افراد به خانوادههایی تعلق دارند که والدین بیثباتی داشتهاند یا والدینش حضور نداشتهاند یا اگر هم حضور داشتند مدام تهدید میکردند که از یکدیگر جدا میشوند. والدینی که از لحاظ هیجانی بیثبات و غیرقابل اعتماد، نامنظم و غیرقابل پیشبینی بودهاند. خود این افراد هم غیرقابل پیشبینی خواهند شد. مثلاً به طور ناگهانی عصبانی میشوند. وابستگی افراطی به افراد مهم زندگی پیدا میکنند، حالت انحصارطلبی و کنترلگری پیدا میکنند، دیگران را به دلیل رها کردن آنها سرزنش میکنند، حسادت زیادی دارند، رقابت عشقی بالایی دارند. دلیل همه این کارها این است که آنها را تنها نگذارند چون گوشبزنگی دائمی برای ترک شدن را دارا هستند. هیجان معمول این افراد در فقدان واقعی یا خیال فقدان افراد مهم زندگی عبارتند از:
این طرحواره جزء آن دسته از طرحوارهها است که خیلی زود شکل میگیرند حتی به دوران نوزادی برمیگردد. این افراد هیچگاه احساس امنیت نمیکنند هر لحظه فکر میکنند که قرار است اتفاق بدی رخ دهد. این افراد روی خوش آرامش را نمیبینند. به همین دلیل خلق بیثبات و نامتعادل دارند و به شدت تکانشی و خود تخریبگر عمل میکنند .
شعار اساسی این افراد این است :
“خواهشا منو تنها نذار”
والدین این افراد معتاد یا الکلی هستند، غیبتهای مکرر در کنار کودک دارند، دعوای زناشویی در درون خانواده زیاد است کودک مدام در انتظار بازگشت والد خود است و فقدانهای زیادی را تجربه میکند. تحمل تنهایی را ندارد چون در کودکی، تجربه احساس تنهایی، فقدان و رهاشدگی را تجربه کرده است. این افراد چون پایگاه امنیت درونی باثبات ندارند، جدایی موقتی و کوتاه مدت را هم نمیتوانند بپذیرند و به شدت این جدایی موقت آنها را بر آشفته میکند و خیلی زیاد عصبانی و وحشت زده میشوند. این طرحواره میتواند شکلگیریاش قبل از تکلم و زبان باز کردن باشد، برای همین بسیاری از افراد خاطرههای اولیه دوران کودکی خود را که در شکلگیری این طرحواره نقش داشته است، را بیاد نمیآورند.
این افراد مدام می گویند :
- “من همیشه تنها هستم”
- “هیچکس منو دوست ندارد”
- “از تنهایی میترسم”
واکنش این افراد در مقابل جدایی از افراد مهم زندگی مثل همسر، دقیقا شبیه واکنش کودکی است که والدین خود را در مرکز خرید شلوغ گم کرده است. فعال شدن طرحواره رهاشدگی بیشتر در روابط صمیمی و عمیق خواهد بود این طرحواره خیلی در روابط سطحی اثری ندارد.
فردی که طرحواره رهاشدگی دارد، با یک سلام و علیک سرد همسر به هم میریزد، با یک دیر آمدن به منزل همسر بهم میریزد و…
وقتی این طرحواره فعال میشود وقایع را طوری پیش میبرد که جدایی به عنوان نتیجه نهایی نمایشنامه زندگی رقم میخورد در حقیقت خود تجربه جدایی چالش برانگیز و طاقتفرسا است ولی وقتی با هیجاناتی چون خشم، ترس و سوگواری همراه میشود شرایط سختتر هم میشود. فرد رها شده مملو از احساسات متناقض و غیرقابل تحمل است زمانی که فردی دچار تجربه رهاشدگی میشود ابتدا احساس وحشت میکند (ترس، وحشت، نگرانی، سردرگمی) بعد دچار اضطراب میشود و این اضطراب مدام بر میزان و شدت وحشت او میافزاید و روزها و ساعتها درگیر این وحشت میشود. اگر نتواند اضطراب را کاهش دهد در نهایت، طعم تلخ شکست را میپذیرد و واکنش غم و سوگ را از خود نشان میدهد. این حس را دارد که انگار طرف مقابل را هیچوقت نخواهد دید و در آخر افسرده میشود. اگر فرد مقابل به هر دلیلی بر گردد فرد نشانههای خشم و عصبانیت را از خود نشان میدهد، دلیل این عصبانیت در دو چیز است یک؛ چرا فرد را تنها گذاشتهاند، دو؛ چرا فرد به این اندازه به او نیازمند است.
انواع رهاشدگی:
رهاشدگی مبتنی بر وابستگی
در صورتی که کودک در دوران اولیه زندگی خود والدینی بسیار حمایتگر داشته باشد و با هیچ چالشی در زندگی روبرو نشود در چنین بستری میتواند فرد دچار طرحواره رهاشدگی مبتنی بر وابستگی شود، چنین فردی اعتقاد راسخ دارد که نمیتواند به تنهایی از پس زندگی برآید و زنده بماند و برای باز کردن گِرههای زندگی و مشکلات خود، به فردی قوی و مستقل نیازمند است. این افراد به این باور رسیدهاند که زندگیشان به شخص دیگری بستگی دارد، در نتیجه جدایی و فقدان او وحشتناک است.
رهاشدگی مبتنی بر فقدان
کودکی که در دوران اولیه دچار فقدان شدید و بیثباتی باشد، به این معنا است که در رابطه با افراد مهم زندگی خودش مثل پدر، مادر، خواهر، برادر و دوستان صمیمی روابط عاطفی ناپایداری را تجربه کرده است. این روابط بیثبات که در اثر دلبسته شدن و جدایی از یک فرد شکل میگیرد باعث طرحواره رهاشدگی ناشی از فقدان میشود .
افرادی که دچار رهاشدگی مبتنی بر وابستگی هستند خود را نیازمند افرادی میدانند که، همانند والد نیازهای دوران کودکی او را برآورده سازد. در واقع این افراد در جستجوی فردی مستقل هدایتگر و کمک کننده هستند اما افراد دارای طرحواره رهاشدگی مبتنی بر فقدان بیشتر به دنبال تعلق خاطر عاطفی هستند. این افراد عشق و احترام و چسبندگی عاطفی را دنبال میکنند.
افرادی که طرحواره رهاشدگی مبتنی بر وابستگی دارند، همیشه دنبال این هستند که افراد زیادی را دور و بر خود جمع کنند زیرا این افراد را جایگزین کسانی میکنند که در زندگی اولیه کمکشان نکردهاند. این افراد در جستجوی کسانی هستند که در دسترس باشند که بتوانند به آنها تکیه کنند، مدام دنبال افراد جدیدی هستند که زود به آنها وابسته شوند زیرا تاب و توان تنهایی را ندارند. این افراد همیشه افراد جدیدی را پیدا میکنند که وظیفه مراقبت از خود را بر دوش آنها بگذارند.
به طور کل میتوان گفت روابط گسترده و بیثبات و ناپایداری دارند و گاهی افراد دارای طرحواره رهاشدگی مبتنی بر فقدان و بیثباتی وارد روابط صمیمی با دیگران نمیشوند و قادر هستند به مدت زیادی تنها بمانند برای اینکه میترسند دوباره صدمه ببینند. این افراد حاضر هستند در تنهایی خود بسوزند اما از فرد دیگری صدمه نبینند. تنهایی را بخش جدایی ناپذیر در نظر میگیرند به همین دلیل به دیگران اعتماد نمیکنند.
عوامل شکل گیری طرحواره رهاشدگی:
- اضطراب جدایی: در این صورت تحمل تنهایی بسیار سخت و طاقتفرسا است.
- در سن کودکی یکی از والدین فرد دار فانی را وداع گفته و یا برای همیشه فرد را ترک کرده است.
- در سن کودکی افراد مهم زندگی فرد بستری شده و یا برای مدت طولانی از او دور بودهاند.
- فرد تحت سرپرستی دایه و یا پرستار بزرگ شده است.
- فرد در مراکز نگهداری اطفال بزرگ شده است.
- مادر فرد، مادری بیثبات، دمدمی مزاج، افسرده، عصبانی، و الکلی و معتاد بوده است.
- والدین فرد در سن کودکی از هم جدا شدند و طلاق گرفتند.
- والدین در سن کودکی فرد، در دعواها همدیگر را تهدید به جدایی میکردند.
- فرد پس از یک دوره جلب توجه والدین خود به صورت اساسی مورد غفلت و بیتوجهی قرار گرفته است. مثلاً ازدواج مجدد، تولد نوزاد دیگر و…
- افراد خانواده فرد بسیار به یکدیگر وابسته بودند و نگذاشتند آب در دل فرد تکان بخورد و حمایت افراطی آنها باعث شده است که فرد هیچگاه یاد نگیرد که چطور با مشکلات روبرو شود.
مقاله مرتبط:
اضطراب جدایی؛ علائم، علل، عوارض و درمان
رهاشدگی در روابط عاطفی
اگر فردی با داشتن علائم زیر در همسرش همچنان در رابطه زناشویی مانده است و برای او این رابطه از جذابیت بالایی برخوردار است، احتمالاً طرحواره رهاشدگی دارد :
- همسر فرد، با فرد دیگری هم رابطه عاطفی دارد و خیلی به تعهدات خودش عمل نمیکند.
- همسر فرد خیلی مواقع در دسترس نیست و خیلی با هم وقت نمیگذراند، مسافرت کاری زیادی دارد و یا اعتیاد به کار دارد.
- همسر فرد از لحاظ عاطفی فردی بیثبات است. مثل افسرده، معتاد و یا دائماً شغلش را عوض میکند.
- همسر فرد تنوع طلب است و همیشه درحال دلربایی از دیگران است و میخواهد روابط آزاد داشته باشد.
- همسر فرد نسبت به او دو دل است از نظر منطقی میل دارد با فرد زندگی کند ولی از نظر عاطفی میل چندانی به این امر ندارد.
- همسر فرد تکلیفش با خودش مشخص نیست لحظهای دیوانهوار عاشق فرد است و لحظهای بعد از او بیزار است.
- فرد در رابطه احساس خطر دارد. به رفتار عادی همسرش هم شک دارد و دقیقاً با این رفتارهای شکاکانه کاری میکند که همسرش از او دور شود و دوباره طرحواره رهاشدگی فرد تایید شود .
مثلاً میگوید: واقعاً منو دوست داری؟ تو منو دوست نداری، تظاهر میکنی که منو دوست داری، میدانم داری خیانت میکنی، میدانم خیال خیانت داری، دلت برای من تنگ نمیشه، وقتی کنارت نیستم خوشحالی و …
این افراد دقیقاً مثل کسی هستند که با دست پس میزنند و با پا پیش میکشند .
طرحواره رهاشدگی در روابط دوستانه
فرد در روابط با دوستان خود نیز همین مشکلات را تجربه میکند البته کمی خفیفتر. اعتقاد راسخ دارد که دوست وفادار کم است و تقریباً پیدا نمیشود. فرد نمیتواند به روابط دوستانه اطرافیان اعتماد کند.
دوستیهای فرد چند صباحی بیشتر به طول نمیانجامد زیرا فرد با کوچکترین اتفاق یک فاجعه راه میاندازد. مثل جر و بحث، جواب تلفن ندادن، دیر سر قرار آمدن، بد قولی، اختلاف نظر، دوست جدید گرفتن. خود این فرد باعث واکنش عاطفی شدید خواهد شد، چون وقتی احساس تنهایی به فرد دست میدهد دچار اضطراب و افسردگی میشود.
تشخیص طرحواره رهاشدگی:
موارد زیر اگر در رفتار فرد قابل مشاهده است احتمالاً طرحواره رهاشدگی فرد فعال است :
- از صمیمی شدن با دیگران حتی همسرش گریزان است.
- فرد دائما نگران است که مبادا دوست یا همسرش بمیرد و یا به نحوی او را از دست دهد.
- ذهن فرد دائما درگیر این است که همسرش یا دوستانش در حال انجام چه کاری هستند.(نگران)
- فرد در قبال حرفهای بیاهمیت یا کارهای معمولی همسر یا دوستانش واکنش شدید و یا افراطی نشان میدهد چون این کارها و یا حرفها را نشانهای از طرف مقابل برای جدایی در نظر میگیرد.
- فرد به شدت حسود است و میخواهد دوست یا همسر خود را تحت مالکیت خود درآورد.(انحصار طلبی)
- فرد بسیار زیاد به دوست یا همسرش وابسته میشود و تمام زندگی فرد معطوف به او میشود.
- فرد نمیتواند دوری دوست یا همسرش را حتی برای مدتی کوتاه تحمل کند.
- فرد هیچگاه در مورد وفاداری و پایبندی همسرش در رابطه با خود خاطر جمع نخواهد بود.
- فرد به راحتی از دست همسرش عصبانی میشود و او را به بیوفایی و خیانت متهم میکند.
- فرد گاهی اوقات با اخم، قهر و فاصله گرفتن میخواهد همسرش را به دلیل اینکه فرد را تنها گذاشته است تنبیه کند.
درمان
برای درمان طرحواره رهاشدگی مانند بقیه انواع طرحوارهها نیاز به مراجع به روانشناس طرحواره درمانگر دارید. که پس از انجام تست و مصاحبه طرحواره یا طرحوارههای شما را شناسایی کند و بعد شروع به طرحواره درمانی کند.
من را درشبکههای اجتماعی دنبال کنید
منبع:
https://www.psychologytoday.com/us/blog/flipping-out/202208/6-signs-abandonment-schema
[…] آشنایی بیشتر در مورد طرحواره رهاشدگی […]